خاطرهبازی با «سیدجواد هاشمی» | وقتی به شاگردم سیلی زدم، با هم گریه کردیم!
آنهایی که با «سیدجواد هاشمی» آشنایی دارند، خوب میدانند که نخستین و اصلیترین حرفه او معلمی است، شغلی که با همه مشغلههای امروزیاش هنوز برای او ادامه دارد. او سالهای بسیاری از عمر خود را در مدارس جنوب شهر بهویژه جوادیه و نازیآباد سپری کرده و اصلیترین پاتوق فرهنگیاش کانون فرهنگی حر بوده.
همشهری آنلاین _ رضا نیکنام : لطفاً «سیدجواد هاشمی» را این بار با عینک دیگری نگاه کنید، ما سراغش رفتهایم، اما در نه مقام یک بازیگر، کارگردان و نویسنده. این بار مقابل ما نشسته است تا در مقام یک معلم به سؤالهای ما جواب دهد. آقاسیدجواد هم معلم است و هم بازیگر. کارگردانی هم میکند و آهنگساز هم هست! به نظر شما کدام یک از این هنرها و حرفه برایش جذابیت بیشتری دارد و اگر بخواهد یکی از آنها را انتخاب کند، کدامیک را ادامه میدهد؟ جواب می دهد: «مسلماً معلمی مهمترین و بهترین دغدغهام است.»
خواندنیهای بیشتر را اینجا دنبال کنید
اولین تجربه معلمی در۱۷ سالگی
او ۱۷ سال بیشتر نداشت که وارد آموزش و پرورش شد و معلمی را تجربه کرد اما اینکه چطور این ماجرا رخ داده حکایت جالبی دارد. سید جواد هنوز شش سالش تمام نشده بود که کلاس اول دبستان را شروع کرد، برای همین زود دیپلم گرفت و بلافاصله در یک دبستان مشغول کار شد. البته آن روزها برای برخی از دانشآموزان عجیب بود که میدیدند یک نفر همسن و سال خودشان وارد کلاس میشود تا تدریس کند، اما به مرور زمان توانست جایگاه خودش را اثبات کند. با بچهها رفیق شد و مثل چند دوست در کلاس تعامل داشت. حالا که فکرش را میکند، میبیند چقدر دلش برای آن روزها تنگ شده است.
۹۰ درصد شاگردانش مداح شدهاند
بسیاری از سالهای معلمی هاشمی در کانون حر رقم خورده که در مرز منطقه ۱۱ و ۱۶ قرار دارد. به دلیل اینکه اطراف اینجا مراکز فرهنگی محدودی وجود نداشت، بیشتر بچههای جنوب شهر از همین اطراف خیابان جوادیه و نازیآباد و همین طور خیابان انبار نفت و شوش به اینجا میآمدند و ثبتنام میکردند، اما بیشترین نوجوانانی که وارد این کانون شدند بچههای نازیآباد و جوادیه بودند. شاگردان بسیاری داشته که خیلی از آنها ساکن منطقه ۱۶ بودند. جالب است بدانید که گروه سرود کانون حر از بچههای منطقه ۱۱ و ۱۶ بودند که الان ۹۰ درصد همین بچهها مداح شده اند. از مشهورترین آنها میتوان «حسین هوشیار»، «ابوالفضل بختیاری»، دولت خواهی و… را نام برد.
خاطرهای که عاقبتش شیرین بود
خاطرهای دارد که چندان شیرین نیست و شاید گفتنش هم صلاح نباشد، اما خاطره است دیگر! یادش میآید سالها قبل یکی از بچههای کانون را به دلیل اشتباهی که مرتکب شده بود از کانون اخراج کردند. بعدها هم شنیدم مقابل در کانون سیلی محکمی هم به گوشش زده بود. به هر حال او درگیر کار قاچاق مواد مخدر شد. سید جواد بعد از ۴ ماه مطلع شد که فلانی در پارک شهر، مواد فروشی میکند. وظیفه انسانیحکم میکرد که کاری انجام دهد، برای همین چند روز با موتورسیکلت و کلاه کاسکت بهطور پنهانی تعقیبش کرد تا اینکه در هنگام ارتکاب جرم او را دید. جلو رفت و سیلی محکمی به گوشش زد، اما انگار این سیلی انگار خیلی برایش عبرت آمیز بود. می گوید: «یادم میآید وقتی سیلی زدم اشک در چشمهایم جمع شد. شروع به گریه کرد و مرا در آغوش گرفت. شاید ۱۰ دقیقه با هم گریه کردیم. این رابطه نزدیک بین یک معلم و شاگرد بود. او بعد از آن روز دیگر دست به این کار نزد و اکنون جزو یکی از شاگردان پرافتخار و دوستداشتنی من است.»
او را با دانشآموزان اشتباه میگرفتند
بالاخره دانشآموز باید از معلمش حساب هم ببرد، راستش را بگویید، بچهها از شما حساب میبردند؟ میگوید: «(میخندد) همین حالا هم کسی از من حساب نمیبرد، چه برسد آن موقع! ولی خارج از شوخی، مدیریتم بد نبود، سعی میکردم بچهها را کنترل کنم، یادم هست چون هنوز مویی در صورتم نروییده بود و سن و سالم بسیار کم به نظر میرسید، نه مدیر دبستان و نه هیچکدام از همکارانم باور نمیکردند که من معلم باشم، وارد حیاط مدرسه که شدم، دانشآموزی به نام جعفریان که کلاس پنجم بود و قد بلندی داشت کنارم آمد و پرسید کلاس پنجمی هستم؟ گفتم قراره بیام کلاس پنجم، گفت پس پیش خودم میشینی! وقتی برای نخستین ساعت تدریس به همان کلاس رفتم و به عنوان معلم دینی و قرآن معرفی شدم جعفریان داشت شاخ درمی آورد. گفت: آقا دینی! مرا ببخشید، به قیافهتان نمیخورد معلم باشید! آن روز، در آن کلاس قشنگترین حرفهایی که بلد بودم گفتم و میخ اول را محکم کوبیدم.»
اطلاعات فوری
سیدجواد هاشمی در سال ۱۳۴۴ در محله نواب به دنیا آمد و پس از تحصیلات متوسطه، فعالیتهای خود را با کارهای پراکندهای در زمینه نمایش آغاز کرد و نخستین تئاتر خود را در سال ۱۳۵۸ به اجرا در آورد. او تحصیلاتش را در رشته کارگردانی تئاتر دانشکده هنرهای زیبا ـ دانشگاه تهرانـ ادامه داد، اما همواره معلمی را حرفه اصلی خود قرار داده است. علاوه بر تدریس، به کارگردانی تئاتر و سینما نیز مشغول شد و سال ها مسئولیت هنری کانون فرهنگی و تربیتی «حر» را به عهده داشت.
کد خبر 757080
-
قهرمان محله | اینجا فرشتهها آرزوی بچهها را برآورده میکنند!
-
قهرمان محله | تلاشهای پدر قنات ایران در ۹۳سالگی برای ثبت میراث ری
-
خاطرهبازی با «سیدجواد هاشمی» | وقتی به شاگردم سیلی زدم، با هم گریه کردیم!
-
وقوع زلزله خفیف در استان تهران
-
حجاب قانون قرآن است؛ جمهوری اسلامی هم برای اجرای قانون خدا آمده است | این روزها برادران و خواهران به خاطر ارث به جان هم میاُفتند
-
تصاویر | این پدر جوان ۱۰ فرزند دارد ؛ بابا حاجی: خوشبختم … | اولین فرزندش متولد ۱۳۸۲ یک دختر ۱۴ ماهه دارد | کل یارانهمان برای اجاره خانه میرود
-
ضربۀ وزارت اطلاعات به ۲۳ شبکۀ اخلالگر بازار ارز
-
چراغ سبز برای بازگشت ورزشکاران پناهنده به ایران؛ کیمیا علیزاده بازمیگردد؟
-
بمب خبری عربستانی ها روی آنتن زنده؛ مسی با الهلال تمام کرد!
-
علم الهدی: کارگران در زندگی درماندهتر از قبل هستند | مفاسد ماحصل فعالیت معلمانی است که توان انتقال دانش خود را در استخدام غیرخدا قرار دادهاند
-
چرا گدابازی درمیآورید و به شاسی بلند گیر می دهید؛ مگر چقدر قیمت دارند؟ | نظام باید ماشین محکم به ما نمایندگان بدهد؛ داخلیها که پر از مشکلند!
-
واکنش فضائلی به اظهارات امام جمعه رشت که گفته بود از دختران بیحجاب بیزار است
-
اقدام غیرمنتظره ساپینتو در خصوص کاپیتان استقلال | مرد پرتغالی تا رختکن هم صبر نکرد!
-
نامه پسر باهوش به پدری که زود قضاوت میکرد | پدرجان، من با دختری فرار کردهام که ایدز دارد | پدر عزیزم میخواستم یادآوری کنم که…
-
دروازه بان استقلال اصلا در حد این تیم نیست | حالا خیال پرسپولیس راحت شده است
-
عکس | پاسخ قائدی به حواشی با عجیب ترین مدل مو | طراحی موی ستاره آبی ها عاشقانه شد!
-
ساپینتو به اسطوره فوتبال ایران بی ادبی کرده است | کمیته انضباطی برخورد کند تا حیثیتش زیر سوال نرود
-
تصاویر جذاب پر آب شدن سد تنگه سلیمان ؛ سدی که کاملا خشک شده بود
-
منصور ارضی: بیحجابها جای خالی دستههای عزاداری را در خیابانها پُر کردهاند | یک پرچم در هیأت را به شعار درباره حجاب و ربا اختصاص دهیم
-
خشم ساپینتو در نشست خبری؛ دهانش را بگویید ببندد | اعتراف تلخ سرمربی استقلال
-
عکس | بازیگر مشهور بعد ۴ سال از خانه بیرون آمد
-
آخرین خبرها از «صبح اعدام» | حرفهای دو اعدامی قبل از تیرباران فیلم شد
-
بازیگر پوست شیر: دیگر فیلم دفاع مقدسی نمیسازم مگر اینکه …
-
یاد دادن کلمه «بابا» به پسرم خیلی سخت بود | زندگی مشترک ما فقط ۲ سال طول کشید
-
استخدام ۳۱ هزار معلم جدید مجوز گرفت | آزمون استخدامی در این ماه برگزار میشود | شرایط برای اعتراض به نتایج رتبهبندی وجود دارد
-
زمانی میفهمید عاشق شدهاید که… | اگر این ۸ کار را انجام میدهید یعنی شما عاشق هستید